از آغاز جنبش سبز تقریبا افرادی از همه ی گروه های اجتماعی و شغلی در نهضت حضور فعال داشته اند. با این همه حضور جوانان دانشجویان کارمندان بخش خصوصی و صاحبان مشاغل آزاد چشمگیرتر بوده است. کارمندان بخش های دولتی به طور عموم و کارمندان بعصی از سازمانها نظیر صدا و سیما وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جهاد سازندگی و ادارات ستادی بسیاری از وزارتخانه ها حضور کمرنگ تری داشته اند. ممکن است این احساس شخصی من باشد و کسانی با این گفته مخالفت کنند. اما همه ی ما در اطرافیان خود کارمندانی داریم که با وجود دلبستگی تام و تمام به نهضت سبز به دلیل ملاحظات شغلی و یا ترس از خبرچین های حراست از حضور فعال در اعتراضات خودداری کرده و به اصطلاح آن را واجب کفایی تلقی کرده اند. این گروه از دوستان با تصور اینکه به قدر کفایت نیروی جوان در خیابان هست خود را تسلی داده و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده اند.
با این همه ناگفته پیداست که کارکنان دولت بیش از هر گروه اجتماعی دیگری شاهد تبعیضات ناروا و تحقیرهای خردکننده هستند. درآمد ناکافی و سلطه ی مدیران جاهل پارتی بازی فضای تملق و چاپلوسی حاکم بر ادارات برای هر کارمند شریفی عذاب آور است. از سوی دیگر افراد مسن تری هم که به دلیل تجربه ی بیشتر محافظه کارترند معمولا در مراحل ابتدایی هیچ جنبشی حضور فعال پیدا نمی کنند. اما 22 بهمن استثنا است. حضور در مراسم 22 بهمن امسال واجب عینی است. از یک سو به دلیل همگانی بودنش هیچ خطری حضور شما را تهدید نمی کند. هیچ کارمند حراستی نمی تواند به شما ایراد بگیرد که چرا در تظاهرات 22 بهمن شرکت کردی. این یک فرصت کم نظیر است. هر نتیجه ای که داشته باشد حضوری تاریخی و سرنوشت ساز است. 22 بهمن امسال از آن سری خاطره هایی است که سالها در ذهن تان خواهد ماند و برای بچه ها و نوه ها تان تعریف خواهید کرد. آیا می خواهید خود را از چنین تجربه ی تاریخی ای محروم کنید؟ کسانی که 25 خرداد را تجربه کرده اند می فهمند چه می گویم.
در 22 بهمن همه ی ما می آییم. کارمند یا کارگر کاسب یا بیکار دانشجو یا استاد زن یا مرد پیر یا جوان. ما همه با نشانه های سبز می اییم تا طرحی نو در اندازیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر